علی بنی‌اردلانی | رُشد و توسعهٔ فردی و کسب‌وکار

یادداشت‌های علی بنی‌اردلانی دربارهٔ روان‌شناسی، کسب‌وکار، مدیریت، رهبری و البته زندگی در مسیر رُشد و توسعهٔ فردی و کسب‌وکار

رزومه

من علی بنی‌اردلانی هستم؛ از ریاضیات کاربردی در مقطع کارشناسی شروع کردم و بعد در کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی (گرایش بازاریابی) یاد گرفتم چطور می‌شود عدد و تحلیل را به دنیای انسان‌ها و بازارها وصل کرد. این ترکیب از همون اول به من یاد داد که هیچ مسئله‌ای فقط یک جواب نداره.

در طول بیش از چهارده سال، فرصت داشتم در نقش‌های مختلفی کار کنم: از مدیرعامل و استراتژیست گرفته تا مشاور و مربی. در شرکت‌ها و صنایع گوناگون—از فناوری مالی و خرده‌فروشی تا پخش سازمانی و FMCG—کنار تیم‌ها ایستادم، مدل‌های کسب‌وکار رو بازطراحی کردم، ساختار فروش رو بهبود دادم، استراتژی محصول نوشتم و بارها با داده و تحلیل مسیر تصمیم‌گیری رو شفاف‌تر کردم.

اما چیزی که همیشه کار من رو متفاوت کرده، نگاه میان‌رشته‌ای بوده. سال‌ها مطالعه و علاقه‌مندی به روان‌شناسی، علوم شناختی، بازاریابی، مدیریت و رهبری باعث شد مسائل رو فقط از زاویه عدد و نمودار نبینم. برای من، هر مسئله‌ای هم وجه انسانی داره و هم تحلیلی. به همین خاطر همیشه دنبال راه‌حلی اختصاصی برای هر فرد یا سازمان بوده‌ام.

در این سال‌ها، دوره‌ها و یادگیری‌های زیادی هم در کنار کار تجربه کردم؛ از مدیریت محصول در Productplan و شاخص‌های کلیدی عملکرد در مدرسه آریانا گرفته تا Agile Scrum و Google Analytics. این‌ها کمک کردند هم عمیق‌تر بفهمم و هم سریع‌تر ابزار و روش‌های نو رو در عمل به کار بگیرم.

امروز، در پروداکتیسم، تمرکزم روی کوچینگ و منتورینگ در زمینه رشد کسب‌وکار و توسعه فردیه. همراه بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها می‌شم تا نقشهٔ راه محصول طراحی کنیم، داده‌ها رو بررسی کنیم و برای رشد آماده بشیم. در کنار افراد علاقه‌مند به توسعه شخصی هم نقش یک مربی رو دارم؛ کسی که کمک می‌کنه شرایط فردی رو بهتر ببینند و انتخاب‌های جسورانه‌تری داشته باشند.

برای من، رشد یعنی ترکیب درست استراتژی، داده و انسانیت. و رسالت کاری‌ام چیزی فراتر از حل یک مسئله کوتاه‌مدته؛ من می‌خوام همراه باشم در ساختن یک مسیر ماندگار—چه در سطح یک سازمان و چه در زندگی یک فرد.

سابقه کاری

پروداکتیسم

من رهبری جنبشی را بر عهده داشتم که منجر به نصب مجسمه تازه اهداشده آزادی در شهر نیویورک شد، و به‌عنوان یکی از اعضای کمیته بازرگانی خدمت کردم.

تجارت گستر آریسا

من طی سه ماه پس از به‌دست آوردن روزنامه نیویورک ورلد، تیراژ آن را دو برابر کردم.

توسعه فناوران مالی رایا (تیم شیم)

در مدت کوتاه حضورم در جفرسون سیتی، من به تصویب متمم پانزدهم رأی دادم و مبارزه‌ای را برای اصلاح دادگاه فاسد شهرستان رهبری کردم.

هایپرمارکت‌های ماف پارس (فروشگاه‌های زنجیره‌ای هایپراستار و مایلی)

من رهبری جنبشی را بر عهده داشتم که منجر به نصب مجسمه تازه اهداشده آزادی در شهر نیویورک شد، و به‌عنوان یکی از اعضای کمیته بازرگانی خدمت کردم.

بی‌همتا صنعت جاودانه (فروشگاه‌های زنجیره‌ای اتکا)

من طی سه ماه پس از به‌دست آوردن روزنامه نیویورک ورلد، تیراژ آن را دو برابر کردم.

مشاوره مدیریت ایلیا

در مدت کوتاه حضورم در جفرسون سیتی، من به تصویب متمم پانزدهم رأی دادم و مبارزه‌ای را برای اصلاح دادگاه فاسد شهرستان رهبری کردم.